دکتربصیر کامجو
در تاریخ فرهنگ ایرانزمین ، نامهایی درخشیدهاند که نه تنها یادگار دوران خویش، که سازندهی هویت ما بوده اند. در این میان، حکیم ابوالقاسم فردوسی، چون قلهای سترگ، بر تارک ادب و اندیشهی تاجیک ایرانی ایستاده است؛ شاعری که نه فقط سرایندهی شاهنامه، که نگهبان وجدان فرهنگی یک ملت است.
فردوسی با شاهنامه، اثری آفرید که نه صرفاً یک حماسهی ادبی، بلکه نقشهی فلسفی-تاریخیِ هویت تاجیک ایرانی است. او در دورانی که تهاجمهای بیرونی و تحمیلهای فرهنگی میرفت که زبان و فرهنگ ایرانیان (تاجیکان وپارسها) را به حاشیه براند، در دل واژگان پارسی، عظمت خرد ایرانی را بازآفرید. کار او، نه تکرارداستانها، بلکه تفسیر عمیق تاریخ و بازسازی معنای “ایرانی بودن” در متن بحران تاریخی بود.
