« درد شناختی در قالب گفتار آراسته »
روش استقرایی بیان اندیشه درقالب گفتارآراسته و ناهمگون نیمه جان ما ، چشم انداز روزافزون مدخل پژوهشی است . این شیوه نگرش ، نسبت های درست بیان روشن اجزای زیرساخت سازه ها وپدیده هارا در روند شناخت به تأمل می گیرد .
زبان ایده آل ما ترسیم کنندهً رویداد های چشم دید ونقشه های داد خواستی ایست ازچگونگی ساخت راستینۀ های زندگی اجتماعی. که اتفاقات گذران وزندگی وزیوِش را در چهره جوهر وپهنا قیاس که بخودی خود از نقد خرد ناب منشأ می گیرد به نمایش می گذارد. تسجیلی از ایجابات ساختی مفاهیم : تخالف ، پارادخش، ناسازگار ، همآوایی وپسند ، انگیزه ها و جزی وکلی شناخت می باشد که با قبول سنجه وگونه های تمیزآگاهی ، اسلوب کاربرد فکر را در راه رفت گسترش وغنامندی فرهنگ ، هوشمندانه به تفسیر می کشاند.
باید پذیرفت که من خودم نه چامه سرا هستم ونه چکامه ونه سروده می توانم نغزبسرایم . اندیشه های را که شما دراین گزیده می خوانید در راستی مسئله ادراک وشناخت وسُهش قلبی انسانی واخلاقی ما ازگونه های زیست و درد شناسی انسان درفرآیند کوتاه چرخه ای زیست است که در قالب گفتارنسبی آراسته به خوانش شما تقدیم می شود .